ماه و ماهان

105،000 ریال

وزن 200گرم
سرشناسه : تیرماهی، حدیث، ‏‫۱۳۸۴ -‏
‏عنوان و نام پديدآور : ماه و ماهان: مجموعه داستان/ حدیث تیرماهی؛ تصویرگر مسعود عابد.
‏مشخصات نشر : تهران: ستاره جاوید‏‫،۱۳۹۶.
‏مشخصات ظاهری : ‏‫۷۲ص.: مصور‏‫؛۵/۱۴×۵/۲۱س‌م.
‏شابک : ‏‫ 978-600-97579-0-9
‏وضعیت فهرست نویسی : فیپا
‏يادداشت : گروه سنی:ج.
‏شناسه افزوده : عابد، مسعود، ‏‫۱۳۶۸ -‏، تصویر‌گر
‏شماره کتابشناسی ملی : ۴۸۴۶۷۷۹

ناموجود

دسته:

توضیحات

برشی از کتاب ماه و ماهان اثر حدیث تیر ماهی نشر ستاره جاوید

دانه کاشته شده

دانه اي زیر خاك کاشته شد .زیر خاك تاریک بود. دانه صدایی شنید.

خوب که نگاه کرد هیولایی به نام کرم خاکی را دید و ترسید. گفت:” او می خواهد من را بخورد “.

ناگهان صداي دیگري شنید. خاك بالاي سرش می لرزید. به بالا نگاه کرد.

خاك تکان خورد و ناخن هاي تیزي دیده شد. ناخن هاي پاي یک مرغ بود . مرغ نوکش را داخل خاك آورد و کرم را خورد. دانه نفس راحتی کشید.

سفر به دل تاریخ

سلام. من سام هستم. من مثل همه بچه هاي دیگر، آرزوهاي زیادي دارم که مهم ترین آنها ماجراجویی است. اما چند وقتی است که دیگر علاقه اي به

ماجراجویی هاي عجیب و غریب ندارم. این حس از آن روزي شروع شد که من و دوستم در موزه مشغول دعوا کردن بودیم .

همه بچه هاي کلاس براي دیدن ماشین زمان به موزه آمده و آنجا صف کشیده بودند. ساعتی که می گفتند پیدا شده و شاید بتواند ما را به چندین هزار سال

قبل ببرد.

دعواي ما، بر سر صف ایستادن بود. من و دوستم همین طور که مشغول دعوا کردن بودیم، بدون این که خودمان متوجه شویم به سمت ماشین زمان حرکت

می کردیم.برشی از کتاب ماه و ماهان اثر حدیث تیر ماهی نشر ستاره جاوید

بچه ها نیز کنار می رفتند تا به آنها نخوریم. یک دفعه ما به ماشین زمان برخورد کردیم. در ماشین باز شد و ما وارد آن شدیم و به اعداد آن برخوردیم.

ما به بیست هزار سال پیش می رفتیم. من هیچ وقت از تاریخ خوشم نمی آمد پس نمی دانستم که به چه زمانی می رویم.

در باز شد. نگاهی به دور و بر انداختیم و بلند داد زدیم چون ما به زمان دایناسورها راه پیدا کرده بودیم .

یک دایناسور پرنده به سمت مان آمد. همین طور که مشغول داد زدن بودیم، فرار می کردیم. از آن دور شدیم و از دور ماشین زمان را نگاه کردیم. پرنده نزدیک

شد و سرش را داخل برد ولی کمی بعد پرواز کرد و از آنجا دور شد .

ما با احتیاط به ساعت نزدیک شدیم ولی پرنده اعداد را کنده و با خود برده بود.

هر دو به این فکر بودیم که آیا دوباره می توان آن را ساخت؟ آن هم با هیچ وسیله اي؟ یا اینکه باید به دنبال آنها بگردیم؟

برشی از کتاب ماه و ماهان اثر حدیث تیر ماهی نشر ستاره جاوید

 

 

توضیحات تکمیلی

وزن 200 kg